داور فوتبال ال کلاسیکو شاید هرگز از خاطر هواداران فوتبال به ویژه طرفداران بارسلونا و رئال مادرید نرود. با این حال با وی با وجود اشتباهات فاحش، غیرمعقول رفتار نشد و او بازخواهد گشت.
«آلخاندرو هرناندس» در نیمه نخست دیدار بارسا – رئال مادرید باید پشت هجده قدم رئال خطا اعلام می کرد و همچنین کارت زرد دوم را به «سرخیو راموس» نشان میداد. وی همچنین گل صحیح «گرث بیل» را مردود اعلام کرد.
ال کلاسیکو مهم ترین دیدار فوتبال جهان است چون صرفنظر از جنبه ورزشی، مسائل سیاسی هم در آن دخیل است. بد نیست بدانید همین بازی اخیر دو تیم، ۴۰۰ میلیون بیننده در سراسر جهان داشت. داور ۳۳ ساله بازی به گونه ای قضاوت کرد که اشتباهاتش در جریان بازی تاثیرگذار بود. با این حال کمتر انتقادی از جانب مربیان دو تیم بویژه لوییس انریکه و بازیکنان بارسا متوجه وی شد و خبری هم منتشر نشده مبنی بر اینکه صفحات شخصی وی آماج حملات کاربران قرار گرفته باشد.
دیدار ال کلاسیکو مهم ترین دیداری بود که هرناندس تا به حال قضاوت آن را بر عهده داشته است. وی در فصل ۵-۲۰۰۴ داوری را در دسته دوم فوتبال اسپانیا آغاز کرد و در سال ۲۰۱۲ بازی تیمهای رئال ساراگوسا و رئال وایادولید را در لالیگا داوری کرد. هرناندس در ژانویه ۲۰۱۴ به عضویت فیفا درآمد و همه اینها نشان می دهد که راه درازی پیش روی این داور قرار دارد.
اکنون برسیم به ایران. در فوتبال ما اول از همه مربیان بهانهگیرترین افراد در خصوص باخت و یا بردهایشان هستند. البته بگذریم که اشتباهات داوری در فوتبال ما به مراتب بالاتر از بسیاری دیگر از کشورهاست اما به همین میزان هم سطح فنی بازیکن و مربی فوتبال ما پایین است.
در کشور ما داوران بسیاری بودند و هستند که با یک اشتباه حتی کوچک آنچنان مورد عتاب تماشاگران حاضر در ورزشگاه و مربیان قرار می گیرند که چه بسا به این نتیجه برسند عطای این حرفه را به لقایش ببخشند. در فوتبال ما برخی از مربیان به خاطر یک اوت دستی بلوا به پا می کنند. به راستی کار کردن در چنین شرایطی آیا برای یک داور ممکن است؟
مصداق بارز داوری که در فوتبال ما مورد هجمه منتقدان واقع شد کسی نیست جز علیرضا فغانی. اگرچه وی در دیدار فصل گذشته تراکتورسازی – نفت تهران و دیدار این فصل پرسپولیس – ذوب آهن اشتباهاتی داشت اما آیا این اشتباهات از اشتباهات هرناندس بزرگ تر بود؟
فغانی کسی است که در حال حاضر برند داوری ایران در خارج از مرزها شناخته می شود. کسی که دیدار پایانی جام ملت های آسیا در سال ۲۰۱۵ بین استرالیا و کره جنوبی و نیز فینال جام باشگاه های جهان بین بارسلونا و ریورپلاته را قضاوت کرده است.
اما رفتار تماشاگران و مربیان ما با این داور به گونه ای بود که مدت ها مجبور به دور ماندن از فوتبال شد. اینکه هر شکست را به گردن داور و زمین و زمان بیندازیم نتیجه ای ندارد جز ضربه خوردن به خود فوتبال ما. این مصداق بارز خودزنی است. اتفاقی است که سال ها در ورزش ما رخ می دهد. مثلا یک بازیکن والیبال در رقابتهای لیگ جهانی نمی تواند نمایش خوبی داشته باشد و آنگاه آنقدر از سوی مردم و هواداران مورد شماتت و پیام های توهین آمیز قرار می گیرد که اگر روحیه بالایی نداشته باشد محو می شود.
در کشور اسپانیا و لالیگا یک داور با شکیبایی مربیان، بازیکنان و هواداران به رشد و تعالی می رسد اما در کشور ما داور – حتی اگر نخبه هم باشد- زیر بار انتقادات و توهین ها نابود می شود.
تا زمانی که فرهنگ بهانه گیری و انتقادات بی ملاحظه در ورزش ما هست نباید انتظار شکوفایی استعدادهای جوان چه در عرصه داوری، چه مربیگری و چه ورزشکاران را داشته باشیم.