گلهی کرکسها بازم رسیدن
انگار جنازههای تازه دیدن
به اسم امنیت یه جای نزدیک
باز نفس یه ملتو بریدن
صلح اونا در حد یه نماده
یعنی یه میلیون لشگر پیاده
هرجا ببینن یه کم اختلافه
اسلحهی غیرتشون غلافه
دوتا مثلث روی هم میکارن
اسم یه شهر تازه روش میذارن
دوتا مثلث یعنی ترس و زندون
دشمن بچه ها لبای خندون
میگن کمین کرده تو این حوالی
قشون کشی کرده با خوش خیالی
خیمه زدن یه شب رو دشت زیتون
غنچهها رو کندند با چنگ و دندون
آی آدما پاشین که خیلی دیره
مزرعه زیتون داره می میره
دعا کنید مرد غروب جمعه
خاکتونو دوباره پس بگیره
دوتا مثلث روی هم میکارن
اسم یه شهر تازه روش میذارن
دوتا مثلث یعنی ترس و زندون
دشمن بچه ها لبای خندون
میگن کمین کرده تو این حوالی
قشون کشی کرده با خوش خیالی
خیمه زدن یه شب رو دشت زیتون
غنچه هارو کندند با چنگ و دندون
-
مطالب اخیر
دیدگاههای اخیر
- admin1 در سوابق و فعالیت ها
- علبخانی هستم سالن شاهین شهر در سوابق و فعالیت ها
- admin1 در تماس با من
- حمید فتاحی در تماس با من
- admin1 در سوابق و فعالیت ها
آمار سایت