عضو هيئت علمي دانشكده تربيت بدني دانشگاه تهران گفت: بايد به فوتبال امروز ايران “شوك” وارد شود و با قطع پول بيت المال از اين فوتبال چيزهاي زيادي بازخواهد گشت.
دكتر محمد رضا كردي در گفت و گو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فوتبال و ورزش را در حال حاضر گرفتار دور باطل دانست و خواستار پايان يافتن اين روند شد.
اين استاد دانشگاه گفت: “ارادهاي براي حل گرفتاريهاي ورزش وجود ندارد. اگر چه برخي رسانهها به صورت گاه به گاه حساسيتهايي را از خود نشان داده و مشكلات را بازتاب مي دهند، ولي اين حساسيت در ميان تصميم گيرندگان و سياستگذاران ورزش ديده نميشود. فوتبال ما درگير فساد و مافياست و تا زماني كه درگير اين نوع روابط مافيايي است و روشهاي كنوني در آن وجود دارد، نبايد از آن انتظار موفقيت داشت. در اين فوتبال ضد ارزشها حاكم شده است و به اين ترتيب بايد با اخلاق خداحافظي كرد.”
وي ادامه داد: “بايد رابطه ميان مربي – بازيكن، مربي – خبرنگار و بازيكن – خبرنگار را از وضعيت نابسامان كنوني خارج كرد. در فوتبال باشگاهي امروز ايران پول بيت المال به حراج گذاشته شده است. ميلياردها تومان پول هر فصل در فوتبال تزريق ميشود و تعداد ثابتي در فوتبال حق برداشت از اين رقم را دارند. آنها حاضر به از دست دادن منافع كنوني خود نبوده و برايش مبارزه هم مي كنند، حتي به غيراخلاقيترين شكل ممكن. برون رفت از شرايط كنوني اراده قوي و ملي ميخواهد.”
دكتر كردي راهكارش را براي فوتبال امروز ايران اين گونه بيان كرد: “تا زماني كه فوتبال با بودجه دولتي اداره ميشود و خصوصيسازي باشگاهها نهايي نشده است، بايد براي بازيكنان سقف پرداخت در نظر گرفت. چه در مورد رقم قراردادها و چه در مورد دستمزدها. تا زماني كه باشگاهها با پول دولت اداره ميشوند و نحوه پرداخت به شيوه كنوني است، مشكلات كنوني هم ادامه و پابرجا خواهند بود. بخش خصوصي اجازه پرداخت رقمهاي بي حساب و كتاب را نخواهد داد و اگر هم بدهد، از جيب خودش است و نه مردم و بيتالمال. تعطيلي اين فوتبال چه چيزي را در پي خواهد داشت؟ چرا بايد از جيب مردم براي اين فوتبال خرج و هزينه كرد؟ مگر اين فوتبال براي اين كشور چه سودي دارد؟ بايد سقفي را براي دستمزدها تعيين كرد و بازيكني كه بيش از اين رقم را در نظر دارد، راهي فوتبال كشورهاي ديگر بشود و با بازي در باشگاه هاي خارجي درآمد بيشتري را از آن خود كند.”
اين كارشناس دانشگاه كه سابقه توپ زدن در باشگاه هاي تهران را نيز داراست، به مديريت فوتبال اشاره كرد و گفت: “در ديگر كشورها باشگاه ها گذشته از درآمد زايي به كمك نهادهاي مدني و سازمانهاي ورزش ميآيند و به مردم عادي نيز خدماتي را ارائه ميكنند. اين رابطه در فوتبال ما دولتي و يك سويه است. شاهد هستيم كه يك مربي در همين فوتبال در يك فصل 3 تيم عوض ميكند و چنانچه از هر تيم تنها 300 ميليون تومان دريافت كند، در سال 900 ميليون تومان را به خود اختصاص ميدهد. اين فرآيند كنوني فوتبال باشگاهي ايران است كه روند درستي هم نيست. باشگاه خصوصي نه توان رقابت با باشگاه هاي دولتي را دارد و نه تمايلي براي سرمايهگذاري در اين بخش. هستند باشگاههايي كه از چاه عميق درآمدهاي دولتي هزينه ميكنند و به جاي توسعه ورزش همگاني از محل يك درصد درآمدشان بودجههاي آنچناني را براي تيمهاي ورزشي خودشان در نظر ميگيرند. مردم چه؟ مردم بايد كجا بروند؟ آيا قراردادن چند دستگاه در پاركها براي گسترش ورزش همگاني كافي است؟ آن هم دستگاه هايي كه بدون ايراد و عوارض هم نيستند.”
دكتر كردي در بخش ديگري از صحبتهايش به خبرنگار ايسنا گفت: “تا زماني كه باشگاههاي دولتي به اين شيوه پشتيباني ميشوند، امكان رقابت وجود ندارد و خصوصيها نيز محكوم به شكست هستند. در حال حاضر سفرهاي پهن شده تا عدهاي منفعتشان را ببرند. عدهاي خاص منفعت خود را ميبرند و سعي ميكنند تا اين شرايط را حفظ كنند. هيچ كس نميتواند وجود و نقش دلالها را در فوتبال ايران تكذيب كند. دلالها غيرقانوني شكل گرفته و ديگر مستقل هم شدهاند. همين روند و همين افراد فوتبال ما را به اين روز انداخته اند. جايگاه فوتبال ما كجا بود و اكنون در كجاست؟ كره جنوبي و ژاپن كجا بودند و امروز كجا هستند؟ بايد شرايط را به شكلي اساسي دگرگون كرد و جلوي ضرر را هم گرفت. دست كم با اين كار اخلاق و اخلاقيات را از دست نخواهيم داد. در غير اين صورت هيچ تلاشي براي ارتقا فوتبال صورت نخواهد گرفت و درآمد كنوني براي عدهاي خاص همچنان وجود داشته و امنيت و آرامششان هم بر هم نخواهد خورد.”
وي با نگاهي به بازي جمعه شب پرسپوليس و استيل آذين گفت: “اين روزها همه از فوتبال ليونل مسي حرف ميزنند. همه شاهد هستند كه او چگونه و چند بار در جريان بازي ضرب ميخورد. با اين همه به روحيه او نگاه كنيد. در فوتبال خودمان آموزشهايي از اين دست را نميبينيم. زيرا مديران ما اهل اين فن نيستند و غيرمرتبط با اين رشته هستند. در فوتبال حرفهاي بازيكن براي همه چيز از خوردن و پوشيدن و گفتن و شنيدن آموزش ميبيند، ولي در فوتبال حرفهاي ما چطور؟ اگر آموزش باشد همه چيز شكل خواهد گرفت و اگر نباشد خير.”
دكتر كردي با يادآوري اريك كانتونا، بازيكن سالهاي پيش منچستر يونايتد و تيم ملي فوتبال فرانسه گفت: “او در حالي كه ميتوانست به فوتبالش ادامه دهد و همانند رايان گيگز و گري نويل و پل اسكولز پا به توپ باشد، در اوج از يونايتد كنار رفت. او درباره علت خداحافظي زودهنگامش هم گفت «از فوتبال رفتم تا كارهايي را كه تاكنون نميتوانستم، را انجام بدهم» او مي دانست، قهرمان بودن و موثر ماندن در زمين بازي با كارهاي روزمره و نظم و انضباط تيمي مغاير است و بايد يكي از اين دو را برگزيند. بازيكن در فوتبال ما آموزش نديده است و فرهنگ لازم هم در آن حاكم نيست. بازيكن جريمه ميشود، با پا در مياني بخشيده ميشود، براي مشكل او پا در مياني ميشود. براي چه؟ از فوتبال حرفهاي تنها بستن قراردادهاي كلان را آموختهايم. آيا مي توان پول حرفهاي گرفت و رفتاري غيرحرفهاي داشت؟ در فوتبال ما علم ستيزي وجود دارد. حاضر هستيم پول به دلال و رمال بدهيم، ولي به روانشناس و متخصص تغذيه خير. با همين روش هم در رده بندي فيفا روندي نزولي را سپري مي كنيم و تيم اميدمان هم 40 سال است چشم به راه رفتن به بازيهاي المپيك است. در جام ملتهاي آسيا هم سالهاست چشم به راه قهرماني چهارم خود هستيم. فضاي آلوده در فوتبال هم باعث ميشود تا كارشناسي دانشگاهي پيشنهادي 100 ميليوني را براي بدنسازي يك باشگاه نپذيرد. چون نميتواند اين شرايط را تحمل كند.”
او در پايان گفت: “بايد به اين فوتبال شوك وارد شود. آن هم با قطع پول بيت المال. اين تصميم خيلي چيزها را به فوتبال ما بازخواهد گرداند. مرحوم دهداري زماني كه در تيم بنياد شهيد بود، به من مي گفت «دو تيم [كشاورز و بانك تجارت] كه اين گونه هزينه ميكنند، به زودي از فوتبال خارج خواهند شد.» آنها رفتند ولي تاثير منفي شان همچنان باقي ماند. بايد اين دور باطل را از بين برد.”