با دریافت حکمی از سوی حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای کلباسی ریاست محترم دانشگاه راغب اصفهانی و تایید اعضای هیات امنا، آقای دکتر سعید رستمی به عنوان معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه انتخاب شدند.
raghebisf.ac.ir
با دریافت حکمی از سوی حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای کلباسی ریاست محترم دانشگاه راغب اصفهانی و تایید اعضای هیات امنا، آقای دکتر سعید رستمی به عنوان معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه انتخاب شدند.
raghebisf.ac.ir
لینک خرید اینترنتی کتاب مقدمات آناتومی انسان ویژه دانشجویان رشته علوم ورزشی:
https://fidibo.com/book/126928
به مناسبت هفته تربیت بدنی، کارگاه آموزشی تحت عنوان “داروشناسی ورزشی، استروئیدها و پپتیدها” با تدریس دکتر سعید رستمی در تاریخ ۲۷ مهر ماه در دانشگاه راغب اصفهانی برگزار خواهدشد. علاقمندان می توانند جهت ثبت نام به گروه تربیت بدنی مراجعه نمایند.
آمینواسیدهای ضروری یا به اختصار EAA به ترکیب ۹ اسیدآمینه ضروری مختلف گفته می شود که بدن به خودی خود توانایی تولید آنها را ندارد و می بایست از طریق رژیم غذایی و مکمل دریافت شوند. این اسیدهای آمینه عبارتند از: لوسین، ایزولوسین، والین، هیستیدین، لیسین، متیونین، فنیل آلانین، تئورین و تریپتوفان. اسیدهای آمینه واحدهای اصلی عضلات هستند و برای ساخت عضلات و جلوگیری از تجزیه آنها حیاتی هستند. انواع گوشت، ماهی و تخم مرغ دارای اکثریت اسیدهای آمینه هستند.
اسیدهای آمینه شاخه دار (BCAA) نیز شامل سه اسید آمینه لوسین، ایزولوسین و والین است که برای مصارفی نظیر ریکاوری بهتر و یا چلوگیری از تحلیل عضلانی استفاده می شود. به طور کلی وظیفه این محصولات حفظ توده عضلانی به ویژه در شرایط کمبود کالری است.
اما درمورد مصرف اسیدهای آمینه، فقط افرادی که از طریق رژیم غذایی مطلوب نمی توانند کلیه اسیدهای آمینه را دریافت کنند نیاز به مصرف این مواد دارند و از طرفی افرادی که رژیم نقصان کالری (روزه داری، رژیم فستینگ متناوب و یا کاهش وزن و کات) دارند باید از این مواد استفاده کنند. همچنین افرادی که تحقیقات نشان داده افرادی که رژیم مطلوبی از گروههای غذایی و کالری دارند نیاز به استفاده از اسیدآمینه ندارند.
بخشی از مقاله
“فردا اول خلقت است”
نوشته دکتر محسن رنانی
📚📚📚📚
📚 معلمهای عزیز ، بهوش باشید!
ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم،
اما همه چیز بدتر شد.
تصادفات رانندگیمان بیشتر شد،
ضایعات نانمان بیشتر شد،
آلودگی هوایمان بیشتر شد،
شکاف طبقاتی مان بیشتر شد،
پروندههای اختلاس در دادگستریمان بیشتر شد،
تعداد زندانیانمان بیشتر شد
و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد.
پس دیگر دست از درس دادن صرف بردارید.
آموزش کودکان ما ساده است.
ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم,
ما اکنون دچار کمبود مفرط انسانهای توانمند هستیم.
پس لطفا به کودکانمان فقط مهارت های زندگی کردن را یاد بدهید.
به آنها,
گفت و گو کردن را،
تخیل را،
خلاقیت را،
مدارا را،
صبر را،
گذشت را،
دوستی با طبیعت را،
داشتن توان عذرخواهی را،
دوست داشتن حیوانات را،
لذت بردن از برگ درخت را،
دویدن و بازی کردن را،
شاد بودن را،
از موسیقی لذت بردن را،
آواز خواندن را،
بوییدن گل را،
سکوت کردن را،
شنیدن و گوش دادن را،
اعتماد کردن را،
دوست داشتن را،
راست گفتن را
و راست بودن را بیاموزید.
باور کنید,
اگر بچههای ما ندانند که فلان سلسله پادشاهی کی آمد و کی رفت،
و ندانند که حاصل ضرب ۱۱۴ در ۱۱۴ چه می شود،
و ندانند که آیا با پای چپ وارد دستشویی شوند یا با پای راست،
هیچ چیزی از خلقت خداوند کم نمیشود؛
اما اگر آنها زندگی کردن را,
و عشق ورزیدن را
و عزت نفس را
و تاب آوری
و عدم پرخاشگری را تمرین نکنند،
زندگیشان خالیِ خالی خواهد بود و بعد برای پر کردن جای این خالیها، خیلی به خودشان و دیگران و طبیعت خسارت خواهند زد.
لطفاً برای بچههای ما
شعر بخوانید،
به آنها موسیقی بیاموزید،
بگذارید با هم آواز بخوانند،
اجازه بدهید همه با هم فقط یک نقاشی بکشند تا همکاری را بیاموزند،
بگذارید وقتی خوابشان میآید بخوابند,
و وقتی مغزشان نمیکشد یاد نگیرند.
لطفاً بچگی را از کودکان ما نگیرید.
اجازه بدهید خودشان ایمان بیاورند،
فرصت ایمان آزادنه و آگاهانه را از آنان نگیرید،
زبانشان را برای نقد، آزاد بگذارید و از وحشت آنچه شما مقدس میپندارید، به لکنت نیندازید.
بگذارید خودشان باشند و از اکنون نفاق و ریا را در آنها نهادینه نکنید.
اکنون که شما و ما و فرزندان ما همگی اسیر یک نظام آموزشی فرسوده هستیم، دست کم هوای همدیگر را داشته باشیم،
نداشتهها و تنگناها و غمها و عقدههای خود را به کلاسها نبریم.
شما را به خدا در کلاسهایتان خدایی کنید، نه ناخدایی….
شاید خدا به شما و ما رحم کند و کودکانمان خوب تربیت شوند.
✍️محسن رنانی
استاد دانشگاه اصفهان
t.me/dr_saeidrostami
✍ دکتر لشکربلوکی
روزانه فقط در تلگرام بیش از ۳ میلیون مطلب منتشر می شود. جالب است بدانید در ساعت ۴ صبح که میزان مطالب منتشر شده به کمترین مقدار خود می رسد نیز ۲۵ هزار مطلب نشر می یابد. این میزان تولید محتوا در شبکه های مختلف اجتماعی در طول تاریخ بی نظیر و فوق العاده است و منجر به پدیده جالبی شده: «همه ما» راجع به «همه چیز» می دانیم اما با ویژگی هایی خاص.
کارل تارو ژورنالیست معروف ژاپنی می گوید: هر وقت هر کسی از هر چیزی سخن میگوید ما وانمود می کنیم که دربارۀ آن میدانیم. همکارانمان دربارۀ فیلم، کتاب، قیمت ارز، حمله نظامی آمریکا صحبت میکنند سرمان را بالا و پایین می بریم یعنی من هم دربارۀ آن می دانم.
این در صورتی است که آن ها دربارۀ آن موضوع فقط نظرات کس دیگری را در یک شبکه اجتماعی خوانده اند و آن را بازگو می کنند همان گونه که ما نیز چنین می کنیم. ما به شکلی خطرناک به نوعی کپی برداری از دانایی نزدیک میشویم، که در واقع الگوی جدید نادانی است. ما با سواد مصنوعی روبرو هستیم.
تحلیل و تجویز راهبردی:
رسانه ها باعث شده اند به سرعت برق در معرض اخبار و به سرعت باد در معرض تحلیل اخبار قرار بگیریم. محیط اطراف ما پر است از اخبار مغشوش، اعداد و ارقام گول زننده و حرف های جهتدار. سه مساله این موضوع را تشدید می کند:
۱. حجم بالای اخبار و تحلیل ها. اطلاعات بیشتر یعنی فرصت کمتر برای بررسی دقیق تر آن ها.
۲. سبک زندگی شتابان: زندگی امروزی نسبت به ۲۰۰ سال پیش بسیار چگال تر شده است. یعنی میزان رخدادهای کاری و ارتباطاتی در واحد زمان بیشتر شده است.
۳. سواد مصنوعی: نظرات ما از پرسهزدن در شبکههای اجتماعی سرچشمه میگیرند، نه مطالعۀ کتابها! این کپی برداری از دانایی، در واقع الگوی جدید نادانی است.
به همین خاطر است که اخبار درست، غلط، شایعه و حقیقت در فضای مجازی تقریبا هم ارزشاند. چرا؟ چون ما فرصت نمی کنیم که درستی آن چه را که دریافت می کنیم، بررسی کنیم. بلافاصله آن را می خوانیم و احتمالا آن را برای دیگران فوروارد (ارسال) می کنیم و در گفتگوهای خانوادگی یا دوستانه یا کاری مان از آن اطلاعات استفاده می کنیم که نشان دهیم از زمانه عقب نیستیم.
چه می توان کرد؟
۱. تعلیق قضاوت. نه باور کنید و نه رد کنید. زمانی که استدلال به نفع یا علیه آن گفته یا نوشته ندارید نه ردش کنید و نه تأیید، قضاوت خود را معلق کنید تا زمان دریافت اطلاعات کافی برای قضاوت.
۲. در حالت غیر طبیعی قضاوت نکنید. مطالعات نشان داده اند زمانی که افراد از آرامش فکری بیشتری برخوردارند، کیفیت قضاوت های حرفه ای شان افزایش می یابد. بنابراین زمانی که شتاب زده، هیجانی، خسته و پریشان هستیم، کیفیت قضاوت های ما افت می کند و قضاوتی که در زمان شتاب زدگی می کنیم به اندازه قضاوت یک فرد مست [غیر عادی]، غیرقابل اتکاست.
۳. به ساختارهای مشکوک، حساس باشید. جملاتی که با فعل مجهول و بدون فاعل ساخته شدهاند مانند «گفته میشود» یا «شنیدهها حاکی از آن است که» و «یا بر اساس اخبار منتشر شده» روشی برای پیچاندن شما هستند. در این ساختارها خبر وجود دارد. اما منبع خبر وجود ندارد.
۴. برای هر چه می خوانید یا می شنوید از خودتان بپرسید:
الف) آیا از منبع خبر/گزارش مطمئن هستم؟
ب) آیا شواهد تاییدکننده یا استدلال های قانع کننده آورده شده یا اینکه یک حرف به زبان های مختلف تکرار شده؟
ج) آیا بین مقدمه و اطلاعات ارایه شده و نتایج رابطه منطقی وجود دارد؟
د) آیا تمام واقعیت بیان شده یا بخشی از واقعیت؟
۵. از چرا و کلمات هم خانواده استفاده کنید. آدم های دقیق دائم می پرسند چرا؟ چرا کاندیدای ریاست جمهوری شما بهتر است؟ چه چیز باعث می شود که فکر کنید قیمت ارز بالا می رود؟ چطور به این نتیجه رسیدید؟
۶. در فلسفه منطق، فصلی وجود دارد به نام مغالطات. برای تقویت تفکر سنجش گرانه (انتقادی) بخش مغالطات را بخوانید تا با بیش از ۷۰ نوع مغالطه (=دامگاه اشتباه ذهنی) آشنا شوید.
۷. حضور در شبکه های اجتماعی مفید است. جریان آزاد اطلاعات در آن بسیار جذاب، مفید و غنیمت است. اما فراموش نکنیم که آن ها نمی توانند جایگزین کتاب و تفکر عمیق شوند.
کمی بیاندیشیم
T.me/dr_saeidrostami
معلمی، مربیگری، ورزشکاری، مدیریت، و هر کاری برای موفقیت به سه پایه نیاز دارد: عشق، هنر، و تخصص!
۱. شما با عشق تکلیف خود را با کار خود مشخص می کنید. اگر کارت را با عشق انجام بدهی، کارت می شود حرفه ات و از انجام آن لذت خواهی برد.
۲. شما با هنر تکلیف خود را با مخاطبین خود مشخص می کنید. برقراری ارتباط خوب و موثر با مخاطبین حرفه ای نیاز به هنرمندی دارد. با چنین هنری، شما می توانید دیگران را متقاعد کنید تا تحت برنامه مورد نظر شما هماهنگ عمل کنند.
۳. شما با تخصص تکلیف خود را با رقبای خود مشخص می کنید. فائق آمدن بر رقبای حرفه ای نیاز به تخصص دارد، و تخصص نیاز به دانش، تجربه و خلاقیت دارد!
برخی با ساده انگاری فکر می کنند برقراری ارتباط یعنی متقاعد کردن کلامیِ صرف، ولی این طور نیست. متقاعد کردن اگر پشتوانه تخصصی نداشته باشد و با عشق همراه نباشد، می شود زبان بازی و فریب کاری. برقراری ارتباط خوب و موثر با مخاطبین هنر است و خیلی بالاتر از «زبان بازی و فریبکاری» ست. البته این خیلی مهمِ که شما وقتی عشق و تخصص را داشته باشید، هنر برقراری ارتباط هم داشته باشید، وگرنه شانس موفقیت شما بسیار پایین می آید.
دنیا پر از معلم و مربی عاشق و متخصص است که به دلیل ضعف توانایی های ارتباطی کمتر رنگ موفقیت را دیده اند!
برقرار کردن ارتباط انسانی بین خود و دیگران واقعا هنر است. هنر آب شدن، بجای میخ شدن! یعنی حتی اگر می خواهیم در دل سنگ هم نفوذ کنیم، بهتر است بجای سرسختی میخ گونه، نرمی و صبوری آب گونه داشته باشیم!
در ارتباط انسانی گاهی سکوت خیلی پر معناتر از سخن و فریاد نفوذ می کند. گاهی لبخند حرف می زند، و گاهی اشک! گاهی یک دست نوازش کشدین بر سر یک نفر کار یک ملیون کلمه را می کند.
در هنر ارتباط، نگاه عمیق ترین حرف ها را می زند. زبان بدن یک کتاب است. حرکت دست ها گاهی معماها را حل می کند. و گوش دادن گاهی بسیار عمیق تر از زبان گشایی عمل می کند!
برقرای ارتباط خیلی عمیق تر از حرف زدن صرف است. یک هنر است. هنر این که بدانی کی سکوت کنی، کی گوش کنی، کی با چشمانت سخن بگویی، کی با دستانت سخن بگویی، کی با بدنت سخن بگویی، و این که اصلا چه چیزی را بگویی و چه چیزی را نگویی!
T.me/dr_saeidrostami