دقیقا اواخر شهریورماه بود که شرایط بغرنجی داشتم. اصلا اوضاع مناسب نبود و تت فشار کامل محیط و اطرافیان بودم. ناامید بودم ولی یکسری مسائل اجازه جدایی و ناامیدی بهم نمیداد. یکی از دلایل اعتماد نفراتی بود که به خواست من اومده بودن وسط و منطقی نبود کنار بکشم چون مشخص نبود با انصراف من چه اتفاقاتی برای اونها میفته. توکل کردم و ادامه دادم. در سکوت محض فقط جنگیدم. خیلی موارد تنها جنگیدم. می تونم بگم الان خوشحالم که کنار نکشیدم. تا اینجای کار شرایط مساعد و رو به پیشرفته.ان شاالله پایانش هم مثبت باشه.
یا غفار!پاک کن را بردار
چشم بپوشان بر کوچکی ام
به بزرگی ات ببخش
از اول شروع می کنم!خدایا
هر شب به آسمان نگاه می کنم
و می اندیشم…
در این آرامش شب
چه بسیار دلها که غمگین و پر اضطرابند
خدایا
تو آرام دلشان باش
-
مطالب اخیر
دیدگاههای اخیر
- admin1 در سوابق و فعالیت ها
- علبخانی هستم سالن شاهین شهر در سوابق و فعالیت ها
- admin1 در تماس با من
- حمید فتاحی در تماس با من
- admin1 در سوابق و فعالیت ها
آمار سایت