جان دردن نویسنده مشهور فوتبال آسیا در آخرین مقاله خود به بررسی وضعیت تیم ملی ایران و کی روش پرداخته و مقاله مفصلی در این باراه نوشته است .
متن کامل مقاله این نویسنده بریتانیایی را بخوانید: «قرار بود آخرین باری که کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران مینشیند، دیدار دوستانه با تیم ملی فوتبال سوئد در استکهلم باشد. در چهار سالی که او سرمربی تیم ملی ایران بود، بارها خواستار دیدار با تیمهای بزرگ دنیا شده بود. در نهایت کیروش به چیزی که میخواست دست پیدا کرد اما به نظر میرسد شخص دیگری بود که از این اتفاق سود برد. هواداران تیم ملی فوتبال ایران هم نگران هستند با رفتن کیروش از تیم ملی، چنین اتفاقهایی دیگر در این تیم رقم نخورد.
رویارویی ایران با سوئد با نتیجه سه بر یک به سود میزبان به پایان رسید. گل دقیقههای پایانی سوئد بود که موجب شد پیروزی این تیم قطعی شود زیرا ایرانیها حملههای خوبی روی دروازه حریف میزدند. چهار روز پیش از آن، این تیم آسیایی نشان داد که اکنون چه تواناییهایی دارد. پیروزی دو بر صفر مقابل شیلی در اتریش یک نتیجه بسیار خوب به شمار میآید؛ یکی از بهترین نتیجههای تیم ملی ایران. شاید اگر مربی دیگری به این تیم بیاید، بار دیگر شاهد این باشیم که ایران در رنکینگ فیفا باز هم فراز و نشیب داشته باشد اما آنها در حال حاضر در صدر بهترین تیمهای قاره آسیا قرار دارند.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در سال ۲۰۱۱ با هدف بردن تیم ملی به جام جهانی ۲۰۱۴ به تهران رفت. به همین خاطر بود که فدراسیون فوتبال ایران دستمزد هنگفتی به این مربی پرداخت کرد. آنها معمولا چنین دستمزدهایی پرداخت نمیکنند و این اتفاق در حالی رخ داد که کمتر کسی تصور میکرد تیم ملی ایران بتواند به جام جهانی برسد.
ایران در دور رفت رقابتهای مقدماتی راهیابی به جام جهانی نتیجههای خوبی نگرفت. آنها برای نخستین بار در تاریخ فوتبالشان به لبنان باختند. در حالی که سه بازی باقی مانده بود، کیروش همه چیز را تغییر داد. رحمان احمدی را در چهارچوب دروازه قرار داد، خط دفاعی را محکم کرد و رضا قوچان نژاد که تازه به تیم ملی دعوت شده بود را در خط حمله قرار داد.
تمام تغییرهای او جواب داد. سه پیروزی در سه دیدار پایانی و بدون گل خورده. بهترین نمایش تیم ملی ایران در آخرین بازی و مقابل کره جنوبی رقم خورد. کیروش که میدانست چه فشاری روی بازیکنانش برای این دیدار قرار دارد، جنگ روانی را با سرمربی کره به راه انداخت. درست است که بازگو کردن کارهایی که کیروش انجام داد سخت است اما در هر حال ایرانیها او را به خاطر انجام این کارها بیش از گذشته دوست دارند. این محبوبیت در حالی رقم خورد که کیروش موفق شد با تیم ملی ایران به جام جهانی هم راه پیدا کند.
پس از پیروزی در اولسان، کیروش هر بازیکنی که نزدیکش میآمد را در آغوش میگرفت تا مطمئن شود تمام تمجیدهایی که قرار است صورت بگیرد، از بازیکنان تیمش باشد. بازیکنانی که پس از آن حاضر بودند هر کاری که کیروش میخواست را انجام دهند. اگر بتوان این اتفاق را اوج موفقیت تیم ملی ایران دانست اما اتفاقهایی که در ۱۲ ماه بعد از آن رخ داد کیروش را ناامید کرد. در حالی که تیمهای ملی فوتبال ژاپن و کره جنوبی به سراسر دنیا سفر میکردند تا در دیدارهایی دوستانه شرکت کنند، تیم ملی فوتبال ایران با لغو شدن اردوهای تدرکاتی و بازیهای دوستانه خود روبهرو بود. البته با تمامی این اتفاقها، تیم ملی فوتبال ایران به خاطر کیروش و بازیکنانش توانست نسبت به تمامی تیمهای آسیایی عملکرد بهتری در جام جهانی برزیل از خود نشان دهد.
تیم ملی ایران در جام جهانی با نیجریه دیدار کرد. عملکرد این تیم، تمجید همه کارشناسان از سراسر دنیا را در پی داشت. نمایش ایران مقابل آرژانتین آنقدر خوب بود که بسیاری اعلام کردند شکست این تیم با گلی که در دقیقههای پایانی خورد به هیچ وجه سزاوار آن نبود. تنها اتفاق ناامید کنندهای که برای ایران در جام جهانی رخ داد، شکست مقابل بوسنی و هرزگوین بود.
ایرانیها با وجود مشکلاتی که برایشان وجود داشته همچنان نمایش خوبی ارائه میکنند و این توانایی را دارند که بهتر هم شوند. خاطرههای تلخی از جام جهانی ۲۰۰۶ برای ایرانیها باقی مانده است زیرا در آن سال تیم بسیار بهتری داشتند اما اتفاقهایی که در رختکن این تیم رخ داد موجب شد این تیم نتواند نتیجههای خوبی بگیرد. از زمانی که کیروش هدایت تیم ملی ایران را به دست گرفته، به هیچ وجه از این دست اتفاقها رخ نداده است و تنها چیزی که دیده میشود، اتحاد بین بازیکنان تیم است. همه بازیکنان برای یک هدف میجنگند و برای هم بازی میکنند. البته این یک موضوع عادی در فوتبال همه کشورهاست اما اتفاقی است که در تیم ملی ایران به ندرت رخ داده است.
بیش از همه اینها، تیم ملی فوتبال ایران به یک مربی خارجی نیاز دارد تا بتواند این تیم را به دور از اتفاقهای رسانهای و سیاسی نگه دارد اما هیچیک از مربیان خارجی که پیش از کیروش به تیم ملی ایران آمدهاند، کاریزمای این مربی پرتغالی را نداشتند. کیروش هیچگاه در این شغل دچار مشکل نشد و همواره برای مقابله با مشکلها آماده بود.
به نظر میرسد فدراسیون فوتبال ایران اکنون از قدرتی که او پیدا کرده واهمه دارد. سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال پرتغال گفته فدراسیون فوتبال ایران او را مجبور کرده دو بازیکن جوان تیم ملی به نامهای سردار آزمون و علیرضا جهانبخش را به تیم ملی المپیک این کشور بدهد. این دو بازیکن جوان، عملکرد درخور توجهی در ترکیب تیم ملی بزرگسالان از خود نشان دادهاند اما بدشانس بودند که تیم ملی فوتبال ایران نتوانست از یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا بالاتر برود. چهار سال حضور روی نیمکت تیم ملی ایران به شدت کیروش را خسته کرده است. او همواره پیشنهادهای بسیاری از سایر تیمها در سراسر دنیا داشته اما اینکه فدراسیون فوتبال ایران به خاطر دستمزد بالای وی بخواهد به همکاری با او پایان دهد به نظر میرسد کاری دور از انتظار باشد.
آینده تیم ملی فوتبال ایران معلوم نیست. این تیم همواره بازیکنان با استعدادی در ترکیب خود داشته اما هیچگاه نتوانسته شخصی را در تیم ملی داشته باشد که مانند کیروش بتواند این تیم را سازماندهی کرده و قدرت رهبری کاملی داشته باشد. تیم تحت هدایت او متحد است، فدراسیون هم به نسبت این موضوع را پذیرفته، رسانهها همکاری محسوسی با وی دارند و هواداران نیز خوشحال به نظر میرسند. این چهار اصل که اهمیت بالایی هم دارند، یک بار دیگر به جایگاه کم ثباتی رسیده است و اگر تغییراتی انجام شود، بدون شک تاثیراتی روی تیم خواهد گذاشت.
مسابقههای مقدماتی راهیابی به جام جهانی ۲۰۱۸ از ماه ژوئن (خرداد) آغاز میشوند. شاید به خاطر اتفاقهای اخیری که در تیم ملی رخ داده، بسیاری بگویند شانس صعود به جام جهانی بسیار کمتر از یک ماه گذشته شده باشد.»