چون خس دورافتادهای در سرزمین عرفات سراسیمه و مشتاق به سویت میآیم تا بیتابتر از همیشه در قبلهگاه آسمانیت نماز عشق به پا کنم و لبیکگویان به سویت عازم شوم، میآیم تا دستهایم را با درب حریم عشقت آشتی دهم و زبانم را جز برای ذکر تو میچرخانم.
الهی به ترنم نوایی که از لبان تشنه مولایم حسین(ع) برآمد آمدهام در صحرای خلوص و بندگی تا به لقای درگاهت نائل آیم.
پیشانی شرمسارم را بر کعبه وجودت نهاده و سجده برآوردهام ای معبود من، میدانم این سیمای غم گرفته و گناهکار من از درگاه عشق تو نومید باز نخواهد گشت، آنگاه که جانم را با تکاپوی بندگی روانه آسمان زلال عرفه میکنم.
جانان من! لب به ثنای تو باز گشوده و قامت در برابر عظمت وجود لامتناهیت خم کردهام تا دستانم را به مهر بفشاری و من تا دل هست سر از دل دادگیت بر ندارم.
عرفه پرواز عارفانه به عرش الهی است، پروازی از کجیها به شاهراه هدایت و قوت قلبهای بیداری است که در راه ماندهاند، اما عزم رفتن دارند، عرفه زمزمه گرمی است که اشک را بر سیلای نگاه حاجیان جاری ساخته تا دل را برای رسیدن به رب یاری کند.
تنها میراث وجودیم ادعیهای است که ضمانت اجابشان را دادی و مرا از مسیر دل به سمت عشق رهنمون ساختهای، جانا چه شخص از مهربانی تو ناامید تواند شد وقتی تو عشق را در کویری برهوت به غایت رساندهای و فرجام دلدادگی و بندگی را فردوس قرار دادی.
آنقدر برایم ظاهر و شناخته شدهای که گر سر بر آستان جانانت نهم، نه بیراهه خواهم رفت و نه به دیگری محتاج خواهم شد.
بادهای موافق در صحرایی به عظمت عرفات به پرواز درآمدهاند تا این خس دورافتاده از میدان بندگی را دوباره از فرش به عرش برساند، حاجیان در تکاپوی عشق و اجابت مدد میطلبند و به سوی جمال نور حرکت میکنند و آفاق روشنتر از همیشه چراغ راهنمای دلهای بیدار و مصمم است.
فوج فوج فرشتگان لب به دعا گشوده و حاجیان را همراهی میکنند، امروز روز عرفات است، روزی که دستان حسین (ع) آسمان را دخیل بسته بود در خود حیران نموده، دشت به غوغای دل شوریده سرسلسله عشق، درآمده و کوی یار بر دام حسین(ع) بوسه میزند.
امروز روز عرفه است، روزی که دنیا عظمت خداوند را سوگند میخورد و بر مقام ربانیش توکل میجویند، تا معرفت خویش را محک زنند و آمال و آرزوهای خویش را متعالی کنند، راه از صحرای عرفات تا عرش الهی تنها مسیر گذر آنانی است که ثارالله لوح اجابت دعایشان را انگشت زده است.
فرشتگانی که لب به استغفار گشوده و عجز خویش در برابر توانایی پروردگار را فریاد بر میآورند، عرفه پر از رموز شور و شیدایی است که حاجیان امروز به خوشهچینی معرفتش میروند و جانهای نیازمند خویش را با باران استجابت معطر میکنند.
عرفه پرواز عارفانه به عرش الهی است، پروازی از کجیها به شاه راه هدایت، عرفه قوت قلبهای بیداری است که در راه ماندهاند، اما عزم رفتن دارند، عرفه زمزمه گرمی است که اشک را بر سیلای نگاه حاجیان جاری ساخته تا دل را برای رسیدن به رب یاری کند.
حلاوت زمزمه یارب یارب بر کرانه عرفات میپیچد، الهی بندگان آمدهاند به آغوش مهربانیت پناه جستهاند، الهی این شعف جان را به شعله نورت وصل نما و دور افتادگان از حریم عشقت را بپذیر، الهی آمدهایم اگر چه کمی دیر، اما با چشمانی اشکبار و دستانی ملتمس بر دعای عرفات دخیل بستهام، مبادا دلهای ناامیدمان را از درگاهت رد کنی.