مشتی بر پیشانی شهرت/ از مرگ داداشی عبرت نگرفتیم

اتفاقی که بدون شک تا سالها بعد می تواند به عنوان پسوندی در زندگی کریمیان استفاده شود و شایعات مربوط به آن وضعیت او را برای ادامه فوتبالش در تراکتورسازی هم با مشکل روبرو کند. تصادفی که در ابتدا برخورد شدید با درخت عنوان شده بود ولی در نهایت بر اساس صحبتهای مدیرعامل تراکتورسازی در برنامه نود مشخص شد که دلیل مضروب شدن کریمیان تصادف نبوده است و درگیری او با سرنشین ماشین مقابل در صحنه تصادف کار را به این مرحله رسانده است. اتفاقی که در ابتدا از سوی خانواده این بازیکن و مسئولان تراکتورسازی سانسور شد تا مهدی در آن شرایط بحرانی بیشتر از این دچار حاشیه ها نشود ولی در هر صورت اصل داستان و مشتی که ضارب بر پیشانی هافبک تراکتورسازی تبریز نشانده بود در نهایت کار خودش را کرد تا از امروز رسانه ها به دنبال پیگیری پرونده قضایی ضارب کریمیان هم باشند.
این ماجرا اتفاق جدیدی در عرصه رانندگی ما ایرانی ها نیست و سالهاست که صبر کم و پرخاشگری در تصادفات روزانه بین طرفین ماجرا، ضرر و زیانی بیشتر از خسارت مالی ایجاد شده در صحنه تصادف ایجاد می کند و دیدن صحنه درگیری طرفین صحنه تصادف حتی بر سر خسارت‌های زیر صدهزار تومان هم بارها و بارها در شهرهای مختلف کشور دیده می شود ولی هیچکدام از آنها به اندازه اتفاق ایجاد شده برای مهدی کریمیان نتوانست جامعه رسانه را به دنبال روشن تر کردن ابعاد این ماجرا تحریک کند.
ورزشکاران و به خصوص فوتبالیست‌ها به عنوان شخصیت‌های مشهور و شناخته شده در بین اکثریت مردم زندگی می کنند و با وجود اینکه همه آنها به عنوان یک انسان معمولی اعصابشان را از سر راه نیاورده اند ولی باز هم انتظار می رود که در برخورد با اتفاقات اینچنینی سعه صدر بیشتری از خودشان نشان دهند چرا که تبعات این اتفاق منفی و درگیری خیابانی به مراتب بیشتر از اصل ماجرا خواهد بود. یک فوتبالیست، یک کشتی گیر و یک والیبالیست به خاطر زحماتی که در جامعه ورزش کشیده اند همواره به عنوان الگوهایی مناسب برای نوجوانان شناخته می شوند و به همین خاطر یک حرکت غلط از سوی آنها می تواند ضربه ای جبران ناپذیر به زندگی ورزشی شان بزند درست مثل ماجرایی که برای امثال بابک قربانی و امیر قرایی ایجاد شد و آنها را از صحنه ورزش محو کرد.
یکی از فوتبالیستهای مشهور و سابقاً ملی پوش که این روزها در ترکیب سپاهان بازی می کند در یکی از برنامه های نود که مقابل عادل فردوسی پور نشسته بود در پاسخ به انتقاد عادل مبنی بر پولهای میلیاردی رد و بدل شده در فوتبال ایران مدعی شد که این شرایط مالی فقط یک طرف ماجراست و در سوی مقابل همین شهرت و ثروت باعث شده تا زندگی شخصی او در جامعه بیش از هر فرد دیگری در زیر ذره بین مردم باشد و حتی یک رستوران رفتن معمولی با اعضای خانواده هم شرایطی را برای آنها ایجاد می کند که شاید هیچ فرد عادی علاقه ای به تجربه آن را نداشته باشد. ولی در هر صورت این هم یکی از معایب پنهان شهرت در جامعه ایرانیست که باعث شده یک درگیری، یک چک بلامحل، یک مهمانی خانوادگی و حتی یک ریش نامتعارف از سوی الگوهای ورزشی جامعه آنها را به سمت و سوی نابودی پیش ببرد.
اما مساله مهم اینجاست که در طی این چند سال اخیر متاسفانه این نوع برخوردهای خیابانی به شدت افزایش پیدا کرده و همین فصل گذشته بود که کیوان امرایی بازیکن سابق ذوب آهن و مس در ماجرایی دقیقا شبیه به اتفاق سه شب قبل کریمیان به خاطر یک حادثه معمولی و پیش پا افتاده در رانندگی با طرف مقابل درگیر شد و مشت و لگدی که از امرایی و دوستانش سوی بر پا و چشم آن شهروند کرمانی نشست کار را به بازداشت و دریافت حکم جلب این مهاجم فوتبال ایران هم کشاند تا در نهایت با پرداخت یک هزینه سنگین موفق به جلب رضایت طرف مقابل شد. اصلاً چرا راه دور برویم مگر مرحوم روح الله داداشی به عنوان قوی ترین مرد ایران نبود که بر سر همین ماجراهای رانندگی در عرض یک چشم به هم زدن جان خودش را از دست داد تا هم خانواده اش و هم جامعه ورزش تا سالها در سوگ از دست دادن او عزادار باشند. یک خشم آنی و یک تصمیم بدون فکر تبعات آنچنانی برای ورزشکاران ما به همراه دارد و در نهایت این مرگ است که پایانی بر زندگی حرفه ای یک ورزشکار ایجاد می کند. ولی این اتفاقات با وجود ابعاد رسانه ای فراوانی که داشته به نظر می رسد که هرگز برای ورزشکاران ما تجربه نشده و حتی تصور اینکه مشتی که بر پیشانی کریمیان نشسته این بازیکن سابقاً بی حاشیه فوتبال ایران را به مانند روح الله داداشی و ده ها نمونه معمولی دیگر به دیار باقی فرستاده بود تن آدم را می لرزاند و تنها باید امیدوار بود که بقیه ورزشکاران با درس گرفتن از این اتفاق در آینده بر سر یک خسارت چند میلیون تومانی که پول توجیبی فوتبالیستها هم محسوب نمی شود اینطور خودشان را وارد حاشیه نکنند.