حق‌الناس؛ حقی که خداوند هرگز از آن نمی‌گذرد!

n00108295-b
کمتر کسی است که در موارد حق الناس به مسائلی که ما آن را جزئی می پنداریم توجه نشان دهد و بخواهد به چیزهایی توجه کند که شاید پایمال شدن ذره‌ای از آن برای یک انسان ضررات جبران ناپذیری داشته و به بهای سنگین‌تری برای فرد یا افراد جامعه تمام می‌شود.
لازم نیست در مورد حق الناس دنبال موارد عجیب و غریب بگردیم؛ همین که از بدی سیگار کشیدن در معابر عمومی و در فضایی که حق نفس کشیدن را برای تمام افراد جامعه فراهم کرده، می گوییم باید بدانیم که عمل کردن خلاف آن یک حق الناس است.
وقتی که بدون توجه به تابلوی پارک ممنوع، خودروی خود را روبروی درب پارکینگ خانه مردم که ممکن است بیماری در آن نیاز به انتقال به بیمارستان پیدا کند، می‌گذاریم، حق الناس بر گردن‌مان خواهد بود.
حق الناس این روزها عجیب در بین مردم ما به فراموشی سپرده شده؛ به طوری که برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی‌شان حاضر شده‌اند‌ به راحتی حقوق دیگران را زیر پا گذاشته و به نوعی برنده اصلی هر میدانی باشند. بی ارتباط نیست اگر بگوییم جامعه امروزی ما بیشتر به یک میدان رقابت آن هم از نوع ناسالمش تبدیل شده است!!!
اگر من به عنوان مسوول یک اداره دستم در بسیاری از مسائل باز است این نباید به معنای سوء استفاده من باشد و از این فرصت برای رسیدن به مقاصد گوناگونی استفاده کنم. چرا یادمان رفته که همه این فرصت‌ها امتحان بزرگ الهی است؟؟
دین و دینداری را باید در عمل نشان داد. باید به گونه‌ای رفتار کرد که دیگران دینداری ما را از رفتارمان بیاموزند. اگر قرار است من به عنوان یک مسلمان یک ماه روزه بگیرم و سحرهای رمضان با خدای خود مناجات کنم ولی از طرف دیگر خو و منش من متفاوت با سیر و سلوک معنوی‌ام باشد؛ زحمتی گزاف کشیده‌ام.
امام موسی صدر در عبارتی عنوان می‌کند که “دین پیش از اینکه توشه‌ای برای آخرت ما باشد، والاترین وسیله برای زندگیست. اگر نماز و روزه من، زندگی امروزم را درست و اصلاح نکند و در رفتارم تأثیرگذار نباشد، معلوم نیست برای آخرتم هم خاصیتی داشته باشد.” در ارتباط با همسایه، پدر و مادر، در رانندگی، در خرید و فروش باید مسائلی را رعایت کنیم. اگر نماز، نماز باشد در رانندگی من خودش را نشان می‌دهد. در حرف زدن من تأثیر می‌گذارد و من دیگر نمی‌توانم حرف زشت به زبان بیاورم. نمی‌توانم با دیگران با بی‌احترامی صحبت کنم. نمی‌توانم راحت غیبت کنم، تهمت بزنم و آبرو ببرم. نماز و روزه من باید در همسرداری، برخورد با پدر و مادر ، در برخورد با همکاران و در رفتار من در جامعه خودش را نشان دهد. آدم دین‌دار باید فرقی با آدم بی‌دین داشته باشد. ظواهر دینی که خیلی هم اهمیت دارند و گاهی بحث حلال و حرام خدا برای آن‌ها مطرح می‌شود، مقدمه‌اند برای اینکه من در دایره عمل درست رفتار کنم.
در روز قیامت حق‌الناس در حیطه بخشش خداوند نیست. باید با خود شخص مسئله را حل کرد. اگر ماشین کسی را خط انداختیم، نمی‌توانیم از خدا بخواهیم که ببخشد. اگر کسی در خانه وقفی نشسته است، باید پول آن را بپردازد. این شخص نمی‌تواند شب احیا گریه کند که خدایا مرا ببخش. خداوند فرموده است که من در روز قیامت از حق خود می‌گذرم ولی از حقی که به گردن بندگانم است؛ هرگز!!! اگر خدا از حق محض خود بگذرد از لطف اوست، اما در مورد حق الناس پای دیگری در میان است و اگر او نگذرد، بدون احقاق حق عدالت اجرا نشده است….
اینجاست که باید به فکر فرو رفت و حواس خود را بیشتر جمع رفتاری که از صبح تا شب در قالب ارتباطات اجتماعی با مردم شکل می‌گیرد، کرد.
در ماه مبارک رمضان، ساعت‌ها و حتی ثانیه‌ها ارزشی فوق حد تصور پیدا می کند؛ امید است که بتوانیم در این ثانیه‌های خدایی راجع به موضوع حق‌الناس بیشتر همراهتان باشیم…

این نوشته در دل نوشته, عمومی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.