می‌بازیم اما چیزی از ارزش‌های ما کم نمی‌شود؛ چقدر خوبیم ما!

این بار هم خودمان؛ ما! این شکست‌های سریالی در فوتبال و ناکامی‌های پی در پی سهم و اندوخته ما برای سکوت‌های طولانی مدتی است که با بی‌تفاوتی از کنار آن‌ها گذشتیم. «ما» اگر حقی برای خودمان قائل نیستیم باید به این فکر کنیم که چرا سال‌ها سکوت کرده‌ایم و در باد روزگاران خوش گذشته خوابیده‌ایم. ما اگر دینی به این فوتبال داشتیم باید پای این نکته می ایستادیم که چرا؛ فوتبال ایرانی؛ با وجود همه تعصبی که به آن داریم تبدیل به زنگ تفریحی در فوتبال آسیا شده و انگار باید کم کم به این باور برسیم که در حال تبدیل شدن به تیم‌های درجه دو آسیا (حداقل در مورد تیم‌های باشگاهی) هستیم. چقدر خوبیم ما!

۱۳۹۵۰۳۰۷۰۰۰۲۱۴_PhotoL

سرنوشت تیم‌های ایرانی درست شبیه همان یوزپلنگی است که تا همین چند وقت قبل روی پیراهن تیم ملی توی چشم‌مان می‌زد؛ بی اثر، خنثی و شاید در حال انقراض! تیم‌هایی که در سال‌های دور( توجه کنید دور، خیلی دور) می‌توانستند حداقل تا جز ۴ تیم در آسیا بالا بروند الان کجا هستند؟ سال‌هاست که منتظر یک معجزه هستیم تا تیم‌های باشگاهی ما و چه بسا تیم‌ملی بتوانند بیافرینند افتخاری که مدت‌هاست چشم‌مان برای دیدن آن خشک شده است.

۱۳۹۵۰۳۰۷۰۰۰۲۱۳_PhotoFree

برای توصیف فوتبال ایرانی قطعا توصیفاتی بیشتر از آنچه امروز در رسانه‌ها و کوچه بازار، لا به لای آنچه در پچ پچ‌های روزانه مردم می‌گذرد نیاز داریم. لابد آن‌ها هنوز از سوپر سیوهای عابدزاده و حجازی حرف می‌زنند و یا شوت کریم باقری و فرارهای عبدالعلی چنگیز را برای همدیگر تعریف می‌کنند و گرنه فوتبال امروز جز ناکامی چه چیزی برای نسل‌های بعدی دارد که بخواهند سینه به سینه آن را به همدیگر منتقل کنند؟ ما اما هنوز سرخوش از برد مقابل آمریکا در جام جهانی هستیم و دل خوش کرده‌ایم به قهرمانی‌های پاس و استقلال در عصری که هنوز تلگرامی به وجود نیامده بود تا ببینیم در آن سوی آب‌ها، فوتبال چه خدمتی به جامعه بشری می‌کند. ما هنوز سرخوش از شوت مهدوی‌کیا در زمین ورزشگاه کارگران شهر دالیان به تیم ملی چین هستیم؛ عجیب نیست؟

۱۳۹۵۰۳۰۷۰۰۰۲۱۵_PhotoL

سال‌هاست شکست‌هایی می‌خوریم که چیزی از ارزش‌های ما کم نمی‌کند؛ حالا اینکه ارزش ما چیست که هیچ وقت کم نمی شود سوالی است که باید اهالی فوتبال به آن پاسخ دهند. ما؛ کماکان بی تفاوت نسبت به حذف تیم‌های باشگاهی و ملی در عرصه‌های بین‌المللی، همانند سایر واکنش‌های‌مان به مسائل اخیر،  تنها جوک می‌سازیم و برای هم فوروارد می‌کنیم! فوتبال ایران البته سال‌هاست که همواره تِمی از ناکامی را همراه با خود دارد. پس این بزرگترین تغییر در این سال‌ها بود؛ فوتبالی که در عرصه باشگاهی و ملی همواره آقایی می‌کرد حالا در آرزوی صعود یکی از تیم‌هایش( چه ملی و چه باشگاهی) این روزها در حال احتضار است. حیف که روزهای خوب خیلی زود رفتند و خاطرات خوش آنها فقط در اذهان باقی ماند. و حیف که بازماندگان آن دوران طلایی فوتبال، بی حوصله‌تر از آن چیزی هستند که در این سال‌ها خاطرات خوب آن روزها را برای جوان‌ترها تعریف کنند.

۱۳۹۵۰۳۰۷۰۰۰۲۱۲_PhotoFree

ذوب‌آهن از آسیا حذف شد؛ درست همان راهی را رفت که تراکتورسازی روز قبل‌ترش رفته بود. مثل سپاهان، همانند نفت، شبیه پرسپولیس، عین استقلال و مثل همه تیم‌های ایرانی در این سال‌ها. هر چند که ما هنوز دلخوشیم به جرقه سپاهان و ذوب‌آهن که بعد از بوقی توانستند راهی فینال آسیا شوند. تیم‌ملی هم دست کمی از باشگاه‌های ما ندارد؛ حذف‌های پیاپی در ۳ دوره اخیر جام ملت‌های آسیا و ناکامی در جام‌جهانی( حالا اگر عده‌ای وکیل سرمربیان تیم ملی نشوند و مدعی نشوند که مگر قرار است در جام جهانی قهرمان شویم!) تنها گوشه‌ای از فلاکتی است که این روزها فوتبال «ما» به آن دچار شده است. حالا بیاییم و برای دراز نشدن این مطلب از ناکامی‌های مطلق تیم‌های ملی پایه در رقابت‌هایش هیچ حرفی نزنیم! این وسط اما سوالی ذهن من را بدجور قلقلک می‌دهد؛ با این همه ناکامی چرا تیم اول آسیا در آن رنکینگ کذایی هستیم؟ خدایی چرا؟ به چه چیز این فوتبال باید دلخوش باشیم که آن رنکینگ رفاقتی را باور کنیم؟اول بودن از نظر دوستان خارجی ما یعنی چی؟ یکی این سوال من را جواب بدهد!

۱۳۹۵۰۳۰۷۰۰۰۲۱۱_PhotoFree

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950307000224

این نوشته در فوتبال ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.