یک هفته یا ۳۶۵ روز سال؟

به گزارش ایمنا، بیست و ششمین روز از پاییز هر سال به نام روز تربیت بدنی و ورزش نامگذاری شده است. سالانه از بیست و ششم مهرماه به مدت هفت روز هفته تربیت بدنی گرامی داشته می‌شود. اما هدف از این نامگذاری چه بوده است؟
اشاعه ورزش در زندگی فردی و اجتماعی، ترویج آن در خانواده و به طور کلی توسعه ورزش همگانی فلسفه این نامگذاری بوده است تا شاید از این طریق گامی در جهت سلامت جسم و روان جامعه برداشته شود. اینجا دیگر صحبت از رقابت و ورزش حرفه‌ای نیست و ورزشکاران مشهور سوژه بحث نیستند بلکه تحرک آحاد افراد جامعه از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان مد نظر قرار دارد. به عبارت دیگر، سلامتی تک تک اعضای جامعه از حیث روانی و جسمی و از طریق ورزش و فعالیت بدنی مورد توجه است. مسلما تحقق چنین هدف بسیار کلانی و به نسبت آرمانگرایانه‌ای ابدا کار آسانی نیست و به برنامه‌ریزی دقیق و اراده‌ای بسیار فراتر از حرف و شعار نیاز دارد.
شاید در وهله اول متولی اصلی چنین روز و هفته‌ای وزارت ورزش و جوانان به نظر رسد که اصلی‌ترین فلسفه وجودی‌اش گسترش ورزش حرفه‌ای و همگانی است اما با توجه به گستردگی این مقوله قطعا نمی‌توان آن را تنها به یک وزارتخانه محدود کرد بلکه این موضوع نه فقط به سایر وزارتخانه‌ها و نهادهای دولتی مربوط می‌شود که در حیطه فعالیت مدیران بخشهای مختلف در تمامی سطوح قرار می‌گیرد. مدیرانی که هریک به سهم خود در قبال سلامتی زیرمجموعه‌شان مسئول هستند. زیرمجموعه‌ای که اگر از حیث جسمی و روانی سالم باشد قطعا کارایی و بهره‌وری بالاتری هم خواهد داشت و البته با توجه به لزوم توسعه ورزش در سطح جامعه نه فقط خود کارکنان که خانواده‌های آنها نیز باید مد نظر قرار گیرند.
گفتن از لزوم اشاعه و ترویج ورزش در سطح جامعه آسان به نظر می‌رسد و از عهده هر کسی برمی‌آید. در عوض اما عملی کردن آن به این سادگی امکانپذیر نیست. به فرض که مدیران به زبان به اهمیت همگانی کردن ورزش اذعان کنند باز هم راهی بسیار طولانی برای کمک به عملی نمودن آن دارند. اما چگونه می‌توان از حیطه آسان کلامی به دنیای سخت عملی وارد شد و از شعار دادن فراتر رفت؟
شاید تحقق این هدف در عین دشواری آسان باشد اگر هر کس به سهم خود گامی در این راه بردارد. لزوما نیازی به اجرای برنامه‌های خیلی گسترده و پیچیده نیست. اندکی خلاقیت و البته اراده‌ای محکم تغییرات بزرگ به همراه خواهد داشت.
محدود کردن ورزش و تربیت بدنی به یک روز یا یک هفته در سال، با اجرای برنامه‌های مصنوعی کوتاه‌مدت که تنها از سر رفع تکلیف در دستور کار قرار می‌گیرند و دادن شعارهای تکراری و ملال‌آور و در نهایت برچیدن بساط آن پس از این مدت کوتاه قطعا هیچ تغییر مهمی در سطح جامعه به وجود نخواهد آورد. تنها زمانی که ورزش در ۳۶۵ روز سال و برای تک تک افراد جامعه به معنای واقعی و نه در در حرف و شعار معنا و مفهوم پیدا کند، روز و هفته تربیت بدنی هم از یک مناسبت کلیشه‌ای سراسر شعار که در عمل هیچ تغییری مهمی ایجاد نمی‌کند به یک تاریخ نمادین برای توسعه واقعی ورزش بدل خواهد شد.

این نوشته در عمومی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.